با افزایش باد، شرلی پول و خانواده اش به زیرزمین رفتند و خود را با طناب به لوله ای بستند. سپس، پس از آنکه گردباد مانند قطاری که از خانه آجری قرن 1800 آنها غرش می کند عبور کرد، آنها با احتیاط بالا رفتند و متوجه شدند که سقف و طبقه دوم را کنده، تمام پنجره ها را شکسته و همه اتاق ها را پر از خاک و آوار کرده است.
این زن خانه دار 54 ساله یکشنبه در حالی که در میان خرابه های اتاق جلویی که در آن نوه هایش را برای دارو و لوازم مدرسه آموزش می داد، جستجو می کرد، گفت: «این غیرواقعی است.
او گفت: «کل جامعه ما رفته است.
با نگاهی به اتاق بدون پنجره در خیابان پنجم شمالی و خیابان ایندیانا، پول میتوانست هر آنچه را که میدید ببیند، منظرهای از خانههای فرو ریخته و درختان ریشهکن شده که با تکههایی از فلز راه راه و قطعات عایق فوم صورتی در هم تنیده شده بودند.
پول فکر نمی کرد که بهبود یابد. او هیچ بیمه صاحب خانه ای ندارد و نمی توانست تصور کند که محله 19 ساله اش همیشه به همین شکل باشد. اما او حداقل به خاطر یک نعمت کوچک سپاسگزار بود: زیر درخت کریسمس افتاده، با زینتهای بنفش و قرمز و طلایی، هدایای بستهبندی شده کودکان سالم ماند.
ساکنان و کارگران بازسازی در کنتاکی و بسیاری از غرب میانه و جنوب روز یکشنبه پس از فوران گردباد در شب جمعه به حفاری در میان آوارها ادامه دادند. پنج ایالت از جمله ایلینوی که شش کارمند انبار آمازون را کشت، مرگ و میر را گزارش کرده اند. فرماندار کنتاکی گفت بهترین سناریو در ایالت او کشتن 50 نفر است.
اندی بشر، فرماندار کنتاکی، روز یکشنبه در یک نشست توجیهی در میفیلد گفت: "اولین کاری که باید انجام دهیم این است که با هم غمگین شویم و این کار را قبل از بهبودی با هم انجام خواهیم داد."
بشر با اشاره به اینکه یک گردباد 227 مایل را پاره کرد، گفت: «ما به سقف نیاز نداریم، چیزی که در گذشته دیدهایم. "تمام خانه را منفجر کنید. مردم، حیوانات... فقط ناپدید شدند.»
در میفیلد، شهر کوچکی در غرب کنتاکی با 9817 نفر جمعیت، طوفان سقف خانهها را پاره کرد و برخی از پایههای بتنی آنها را بلند کرد. بسیاری از دیدنی های مرکز شهر ناپدید شده بودند.
برج ساعت توسط دادگاه شهرستان گریوز قطع شد. سقف از محراب کلیسای اول متحد متدیست میفیلد برداشته شد و اندام او را در معرض بهشت قرار داد. حتی مغازه های کوچک، مانند بسته شراب مشروب لاکی برای رانندگی، ویران شدند.
سوزان فلینت، 53 ساله، در حالی که سیگاری در وست برادوی، شاهراه اصلی شهر، سیگار می کشید، و به خرابه های باربیکیو Carr Barn، یک رستوران صبحانه و ناهار در خانواده 70 ساله اش، خیره شد، به آرامی گفت: "این واقعا شگفت انگیز است." سه نسل سقف روی توده ای مسطح از بلوک های چوبی و سرباره ای قرار داشت که با بطری های سس تند لوئیزیانا پر شده بود.
فلینت قبلاً از زیر سقف بیرون رفته و وارد آشپزخانه شده بود تا سینیهای قدیمی بیسکویت و قابلمههای چدنی مادربزرگش را بیاورد. او همچنین امیدوار بود که چند چهارپایه بار و صندلی ناهار خوری قدیمی داشته باشد.
او در حالی که از رستوران دور شد و با دست از آن طرف خیابان به پشتهای از چوب و آوار که استیکخانه عمویش بود اشاره کرد، گفت: «این صندوق است، اما کل شهر هم همینطور است».
در حالی که بیش از 300 نفر از اعضای گارد ملی در حال جستجو و نجات و برداشتن آوار بودند، برخی از ساکنان به جستجوی اخبار عزیزان خود ادامه دادند.
بیرون از خدمات خانهاش، کلیسایی مدرن در حومه شهر، جایی که به خانوادهها گفته میشد برای کسب اطلاعات به آنجا بروند، داوطلبی روز یکشنبه در حال پیادهروی یک سگ درمانی بود که زنی بیرون آمد، هق هق میکرد و دستمالی به چشمانش میمالید.
همه کسانی که وارد شدند به دنبال بستگانی نبودند که در طوفان جان باختند. با این منطقه بدون برق و تلفن و اینترنت قابل اعتماد، برخی در تلاش برای یافتن کسانی بودند که جان سالم به در بردند.
جاستین همیل، یک ارائه دهنده خدمات اینترنتی 39 ساله، گفت که او به دنبال عمه اش بود که از طوفانی که مجتمع آپارتمانی او را با مخفی شدن در وان حمام ویران کرد، جان سالم به در برد. او شنبه شب به خانواده گفت که در یک پناهگاه کلیسا است، اما او نمی دانست کجاست.
ساکنان دیگر در تلاش بودند تا بفهمند چگونه می توان یک ساختمان را تخریب کرد و ساختمان دیگری را نجات داد.
آملیا هرناندز، یک زن خانه دار 36 ساله، در حالی که صبح یکشنبه روی پله های ایوان خود نشسته بود و یک لیوان باد یخ می نوشید، گفت: "همه در این خانه مورد لطف خدا هستند."
هنگامی که سگ همسایه در جمعه شب شروع به پارس کرد، هرناندز در کمد وسط خانه ییلاقی یک طبقه ساده خود پناه گرفت. خانه کمی آسیب دید. اما فقط چند بلوک دورتر، برج آب ویران شد و یک مرکز روزانه از پایه آن در خیابان ساخته شد.
هرناندز در حالی که هم اتاقی در حیاط جلویی برای قهوه آب می جوشاند، گفت: "نه دادگاه، نه ایستگاه پلیس، نه مشروط وجود دارد." "این وحشتناک است."
هرناندز همچنین سؤالاتی در مورد اینکه ظاهراً بزرگترین تلفات جانی کجا بوده است: یک کارخانه شمع سازی محلی. او تعجب کرد که چرا مدیران کارخانه ترتیبی ندادهاند که کارگران شیفت شب ترک کنند و از گردباد فرار کنند؟
بشیر روز یکشنبه گفت 40 نفر از بیش از 110 کارمند کارخانه شمع که در شیفت شب کار می کردند نجات یافته اند - این تعداد از روز شنبه در اظهارات او تغییر نکرده است. اما بعد از ظهر، سخنگوی کارخانه Mayfield Consumer Products به آسوشیتدپرس گفت که مرگ هشت نفر تایید شده و بیش از 90 نفر شناسایی شده اند. هشت نفر ناشناس هستند.
سخنگوی شرکت به AP گفت: «بسیاری از کارمندان در پناهگاه گردباد جمع شده بودند و پس از پایان طوفان، کارخانه را ترک کردند و به خانه رفتند. با قطع برق و بدون تلفن ثابت، در ابتدا دسترسی به آنها دشوار بود. ما امیدواریم که با امتحان خانه هایشان، تعداد بیشتری از این هشت مورد گزارش نشده را پیدا کنیم.
استفان بویکن، کشیش برجسته در وزارت خانهاش و کشیش کارخانه شمع، یکی از اولین افرادی بود که دقایقی پس از وقوع گردباد به کارخانه رسید.
بویکن با لباس دویدن، کت بارانی و کفش تنیس، روی تیرهای فلزی ساختمان فروریخته خزیده بود، دعا می کرد و دست زنی را که زیر یک دیوار سرباره گیر افتاده بود گرفت. در نهایت زن نجات پیدا کرد، اما همه زنده نتونستند.
او در اوایل یکشنبه در یک کلیسا گفت: "من تماشا کردم که مردم در کارخانه شمع سازی آخرین نفس خود را می کشیدند." "من برای کسانی که از دست دادیم ناراحتم. من از آن ویران شده ام."
بویکن گفت که در بحبوحه فقدان و تراژدی، او نیز تشویق شده بود که مردم را با هم ببیند. در طول روز، ساکنان و داوطلبان از سراسر کنتاکی و سایر ایالت ها برای گذاشتن آب، غذای گرم و ژاکت های زمستانی به کلیسای او می آمدند.
وی گفت: بزرگترین نیاز ما نماز است. «میفیلد ساختمانهایی را از دست داده است - حتی برخی از آنها که یک سنت هستند - اما آنها دلشان را از دست ندادهاند و قلب این شهر درد میکند. ما به افرادی نیاز داریم که بتوانند برای جامعه ما دعا کنند.»
روز یکشنبه، کشیش جوی رید، کشیش برجسته اولین کلیسای متدیست متحد، دیگر نمی توانست در کلیسای تاریخی خود عبادت کند، زیرا سقف از محراب کنده شد و پایه های ساختمان کلیسا ناپایدار به نظر می رسید.
هنگامی که رید با یک جماعت کوچکتر متدیست در حومه شهر تماس گرفت تا یک مراسم یکشنبه مشترک برگزار کند، او اعتراف کرد که وقتی اواخر جمعه از خرابه های کلیسای خود بیرون آمد، متعجب بود که چگونه می تواند موعظه برنامه ریزی شده خود را از خوشحالی ایراد کند. . ساعاتی قبل از صحبت او متوجه شد که مردی مسن در آپارتمانش در جریان گردباد جان خود را از دست داده است.
اما او در ادامه به جماعت خود گفت که در ویرانههای کلیسا بولتنی وجود دارد که حاوی خلاصهای از خطبه روزانه بود، "شادی شادی نیست". "خوشبختی را نمی توان با معکوس شدن رویدادها از بین برد."
چند تا از نیمکت های چوبی نفس نفس زدند.
رید گفت، حتی اگر خانههای میفیلد مانند جعبههای کبریت پراکنده در اطراف منظره به نظر میرسند، کار خداست که گام به گام همه چیز را کنار هم بگذارد.
رید در یک مجمع کوچک اما متحد گفت: "ما شکست خوردیم، اما نابود نشدیم." ما فراتر از همه لعنتها برکت داریم.»
[ad_2]
مقالات مشابه
- این آرامش ظرف متصل با کوبا ریشه—اما آن را پیچیده
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی
- نیروی دریایی با احتیاط از ویروس باقی می ماند هوشیار به عنوان غیر نظامی جهان در لبه سمت بازگشایی
- بررسی اسباب بازی
- سه راههایی که داروهای گیاهی میتواند شما را ورشکست کند - سریع!
- آنچه شکسپیر می تواند در مورد اسباب بازی به شما بیاموزد
- با اسباب بازی رابطه جنسی بیشتر و بهتر داشته باشید
- چرا عمرو است هر مناسبت نوشیدنی
- شرکت صادرات و واردات کالاهای مختلف از جمله کاشی و سرامیک و ارائه دهنده خدمات ترانزیت و بارگیری دریایی و ریلی و ترخیص کالا برای کشورهای مختلف از جمله روسیه و کشورهای حوزه cis و سایر نقاط جهان - بازرگانی علی قانعی