خلق و خوی در اوکراین: محتاط از "جاه طلبی های امپراتوری" روسیه، اما امیدوارم جنگ رخ ندهد
در خیابانهای زیبای پایتخت پر برف، بسیاری از مردم عادی اوکراین دو نگرش دارند: آنها ابرهای نظامی شوم را در افق میبینند، اما امیدوارند که این تهدید یک طوفان گذرا باشد.
برای هفتهها، حدود 100000 سرباز روسی با پشتیبانی زرهپوش و توپخانه در خارج از اوکراین جمع شدهاند و آن را از سه طرف محاصره کردهاند. مسکو می گوید که خواهان جنگ نیست، اما کرملین تقریباً هر روز یک رسیتال با پیشنهادهای احتمالی برای درگیری ارائه می دهد.
زمان بین کریسمس ارتدکس در 7 ژانویه و سال نو قدیم، که هنوز به طور غیر رسمی در 14 ژانویه جشن گرفته می شود، به طور سنتی یک دوره میانی جشن است. امسال این هفته جشن گرفته شد از طریق موج دیپلماسی با هدف اوکراین در پایتخت های اروپایی.
گفتگوهای سطح بالا بین ایالات متحده و روسیه در روز دوشنبه در ژنو، نشست های ناتو در چهارشنبه با هیئت روسی در بروکسل و رایزنی هایی که قرار است پنجشنبه در وین توسط سازمان امنیت و همکاری اروپا برگزار شود، که شامل روسیه و روسیه می شود. اوکراین. . .
اوکراینیهای عادی با تماشای اتفاقات، آمیزهای از جبرگرایی و احتیاط، سرپیچی و ناباوری را ابراز میکنند. بسیاری توصیف میکنند که با الحاق شبه جزیره کریمه اوکراین توسط ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در سال 2014 و آغاز درگیری جداییطلبان خونین در شرق گرفتار شدهاند.
دیانا کولودیاژنایا، 29 ساله، یک فیلمبردار که در کیف، پایتخت اوکراین زندگی می کند، گفت: "من باور نمی کنم که یک جنگ تمام عیار امکان پذیر باشد." اما او متأسف است که هشت سال پیش زمانی که در شهر شرقی اسلاویانسک زندگی می کرد، که مدتی توسط شورشیان طرفدار روسیه تسخیر شده بود، همین بدبینی را داشت.
بسیاری از اوکراینیها نوعی وجود صفحهنمایش تقسیمشده را توصیف میکنند که در آن زندگی روزمرهشان بدون مزاحمت است، اما آنها به رویدادهایی که در گزارشهای خبری و رسانههای اجتماعی دنبال میشوند وسواس دارند.
«وقتی اخبار یا تلگرام ما را می خوانم، از یک افراط به آن افراط پرتاب می شوم [app] الکسی لیاپین، یک کارگر 26 ساله فناوری اطلاعات که در شهر غربی لویو زندگی می کند، گفت: همه چیز بسیار جدی به نظر می رسد. و از طرف دیگر، گاهی اوقات اخبار را نمی خوانم و فقط یک زندگی عادی دارم.»
بسیاری از مردم یک تناقض اصلی را تشخیص می دهند: آنها معمولاً برخی از جنبه های درگیری آینده را نادیده می گیرند در حالی که دائماً نگران دیگران هستند.
ناتالیا سربریاکوا، 43 ساله، منتقد سینما که در شمال شرقی شهر سومی زندگی می کند، گفت: "من نمی دانم پناهگاه های بمب کجا هستند." او گفت که دستورالعملهای دولت را نخوانده است که در صورت وقوع جنگ به کجا پناه ببرند یا چه چیزهایی را در "کیف" اضطراری ببندند.
اما سربریاکوا به شدت به پسر 18 سالهاش فکر میکند که با وجود دانشجو بودن در ارتش خدمت خواهد کرد.
رمزگشایی از نیات پوتین هرگز آسان نبوده است و اوکراینی ها بیشتر از تمایل رهبر روسیه به غافلگیری آگاه هستند.
لیاپین، کارمند فناوری اطلاعات در لویو، می گوید: «هیچ کس نمی داند در سر پوتین چه می گذرد.
اما وقتی پوتین سال گذشته در مقالهای پیشنهاد کرد که اوکراین و روسیه یک کشور واحد هستند، مردم متوجه شدند که یک برادر و خواهر اسلاو هستند. از نظر بسیاری، این موضوع با جاهطلبیهای پوتین برای ادامه حوزه نفوذ روسیه در جمهوریهای شوروی سابق همسو بود - حتی اگر اوکراین برای سه دهه مستقل بوده است.
آناستازیا وینسلاوسکایا، 34 ساله که در حال تحصیل در رشته روانشناسی است، گفت: «ما می دانیم که اینها جاه طلبی های امپراتوری روسیه هستند. "دقیقا به دلیل تمایل روسیه برای جمع آوری سرزمین های اتحاد جماهیر شوروی سابق"
با افزایش تنش ها، بسیاری از اوکراینی ها تجربه دردناکی را به اشتراک می گذارند: شکاف با دوستان یا اقوام خارج از کشور که روایت های ناسیونالیستی منتشر شده توسط رسانه های روسی را پذیرفته اند و اوکراین را به صورت واضح به عنوان یک متجاوز واقعی نشان می دهند.
کولودیاژنایا، فیلمبردار اهل کیف، گفت که اقوام زیادی در روسیه دارد، از جمله مادر، ناپدری، عمه و عمویش. اما - در سناریویی که ممکن است برای بسیاری از آمریکایی ها آشنا به نظر برسد - سیاست به سادگی قابل بحث نیست.
او می گوید: «در ابتدا، من و مادرم سعی می کردیم در مورد آن صحبت کنیم. اما زمانی که در فضاهای رسانه ای کاملا متفاوت زندگی می کنید، توافق بر سر چیزی بسیار دشوار است.
سربریاکوا، منتقد سینما، با دوستانی در روسیه که از حامیان پوتین نیستند در تماس بوده است، اما او در فیس بوک دوستان خود را با کسانی که "در کنار دولت روسیه قرار گرفته اند" نشان داد.
زمانی که نوبت به ارزیابی سطح ریسک شخصی آنها میرسد، جغرافیا برای بسیاری از اوکراینیها عالی است.
ایگور کالینیچنکو، 28 ساله، گفت: "ما یک مخفیگاه با غذا و کالا درست کردیم، فقط در صورت امکان." خطوط بین نیروهای دولتی و شورشیان تنها 30 مایل دورتر است.
کالینیچنکو که در بخش پشتیبانی فنی کار می کند، گفت: "اگر قرار است هوا گرم باشد، ما می رویم و اقوام خود را با خود می بریم." اما او گفت که بسیاری از افراد دارای املاک و مشاغل را می شناسد که حتی در صورت وقوع خصومت ها از ترک آنها خودداری می کنند.
و در صورت تهاجم تمام عیار، یافتن پناهگاه ها دشوار است.
او گفت: "کجا باید بروم سوال خوبی است که در حال حاضر نمی توانم به آن پاسخ دهم." "من نمی خواهم به آن فکر کنم."
حتی در بخشهایی از کشور که نسبتاً امن تلقی میشوند، مردم خود را برای بدترین شرایط آماده میکنند. لیاپین در Lviv که کمتر از 50 مایل از مرز لهستان فاصله دارد، اما خویشاوندانی در شرق اوکراین و کیف دارد، احساس امنیت می کند.
او گفت: "من نمی توانم به همین سادگی بروم." برای من بسیار سخت است که مثلاً به لهستان نقل مکان کنم و از راه دور از خانواده ام حمایت کنم. تنها کاری که می توانم بکنم این است که پولم را به دلار تبدیل کنم و در صورت خراب شدن همه چیز آن را نگه دارم.
ارتش اوکراین نسبت به نیروهای مسلح روسیه پست تر است و به طور گسترده پذیرفته شده است که اگر پوتین تصمیم بگیرد که هشدارهای شدید غرب را رد کند و دوباره حمله کند، جلوگیری از حمله اولیه برای اوکراین تقریبا غیرممکن خواهد بود.
اما بسیاری از اوکراینیها متقاعد شدهاند که هم مدافعان عادی و هم مدافعان نامنظم میتوانند مجازات خود را اعمال کنند.
کولودیاژنایا گفت: «ما دیگر درمانده نیستیم. او به مشکلات لجستیکی عظیم هر اشغال روسیه، از جمله جلوگیری از حملات چریکی، حفظ قلمرو تصرف شده و ایجاد زنجیره تامین قابل اعتماد اشاره کرد.
وینسلاوسکا، روانشناس، در سال 2017 به عنوان امدادگر داوطلب در شرق اوکراین کار کرد و از آن زمان به عنوان پرستار آموزش دیده است. او یک کوله پشتی امدادگر با باند و دارو دارد، اما اخیراً به چیزهای دیگری که نیاز دارد فکر می کند.
او گفت: "اگر اتفاقی بیفتد، من پول، اسناد، لباس زیر، کیت آرایش و شارژر تلفن اضافه می کنم." و من برای رفتن به جنگ آماده خواهم شد.
خبرنگاران ویژه هوبا و کولوتیلف به ترتیب از کیف و مسکو و همچنین نویسنده کارمند تایمز تایمز از واشنگتن گزارش دادند.
[ad_2]